سین: آوین،چرا همیشه تو دعاهات میگی "به امید ایرانی آزاد و آگاه " تاکیدت رو کلمه "آگاه" واسه چیه؟
آوین: چون از بچگی تو ایران بهمون همیشه یاد داده بودند "اگه آزادمون بگذارند جامعه مون دچار فساد میشه" پس واسه خاطر خودمون محدود مون میکنند...
بعد اومدم اینجا دیدم آدمها آزادند ،جامعه هم دچار فساد نشده،بلکه بهشون در کنار آزادی آگاهی هم داده شده.
در اینجا،به طور کلی افراد آزادند،حالا این وسط شاید گروهی هم باشند که بخوان از این آزادی سو استفاده کنند،جامعه برای اون افراد حکم تعریف کرده بدون حذف آزادی اکثریت...
حالا در جامعه ما،
در اکثریت موارد برای رعایت حال اقلیت جامعه آزادی اکثریت حذف شده، مثلا:
در این هیچ شکی نیست که گروهی از جامعه ما مذهبی و محجبه و به حجاب اعتقاد دارند (نه صرفاً کسانی که با حکومت موافق باشند) اما این افراد چند درصد جامعه را تشکیل میدهند؟
آیا درست است برای رعایت حال این گروه اقلیت آزادی اکثریت را حذف و بهشان حکم داد رعایت حال اقلیت را بکنند؟
اگر واقعا زنان ایرانی به حجاب اعتقاد دارند،با انتخاب خود و بدون ذکر در قانون باید آن را میگذاشتند.
مثل همیشه "به امید ایرانی آزاد و آگاه"
*پینوشت: این پست رو خیلی دوست داشتم: الله در زیر چادر
آوین: چون از بچگی تو ایران بهمون همیشه یاد داده بودند "اگه آزادمون بگذارند جامعه مون دچار فساد میشه" پس واسه خاطر خودمون محدود مون میکنند...
بعد اومدم اینجا دیدم آدمها آزادند ،جامعه هم دچار فساد نشده،بلکه بهشون در کنار آزادی آگاهی هم داده شده.
در اینجا،به طور کلی افراد آزادند،حالا این وسط شاید گروهی هم باشند که بخوان از این آزادی سو استفاده کنند،جامعه برای اون افراد حکم تعریف کرده بدون حذف آزادی اکثریت...
حالا در جامعه ما،
در اکثریت موارد برای رعایت حال اقلیت جامعه آزادی اکثریت حذف شده، مثلا:
در این هیچ شکی نیست که گروهی از جامعه ما مذهبی و محجبه و به حجاب اعتقاد دارند (نه صرفاً کسانی که با حکومت موافق باشند) اما این افراد چند درصد جامعه را تشکیل میدهند؟
آیا درست است برای رعایت حال این گروه اقلیت آزادی اکثریت را حذف و بهشان حکم داد رعایت حال اقلیت را بکنند؟
اگر واقعا زنان ایرانی به حجاب اعتقاد دارند،با انتخاب خود و بدون ذکر در قانون باید آن را میگذاشتند.
مثل همیشه "به امید ایرانی آزاد و آگاه"
*پینوشت: این پست رو خیلی دوست داشتم: الله در زیر چادر
سلام!
پاسخحذفمدتی نبودم ونتونستم نوشته هاتون رو دنبال کنم. پس برای چند تا پستی که الان خوندمشون یکجا کامنت میذارم:
مردم ما آزادی می خواستند، این آقای محترم هم اینو می دونن ولی هر چیزی رو که براشون به صرف نیست که نباید گفته بشه! (البته خود من مخالف انقلاب هایی هستم که برای آزادی صورت گرفتند، چون همیشه به اینجا میرسن. البته دلایل دیگه ای هم برای این مخالفت دارم.)
سیاست باید از دیانت جدا شه، تو یک کشور هزاران عقیده ی مختلف وجود داره و برگزیدن یکی از این عقاید، توهین به بقیه ست. البته اگه مبانی سکولاریسم هم خوب اجرا نشه، باز هم دردسر به وجود میاد.
اینجا به دلیل حکومت مذهبی، خیلی از استعدادها خاموش میمونن. خود من هم آواز می خونم و تو این کار مهارت دارم، اما اگه بخوام تو این زمینه فعالیت کنم، باید از این کشور برم. خیلی ها این مشکل رو دارن. محسن نامجو که به ایتالیا پناهنده شد اگه تو ایران میموند، میتونست انقلاب بزرگی تو موسیقی ایران به وجود بیاره، اما به خاطر رادیکال بودنش ، مجبور به فرار شد!
آزادی علاوه بر آگاهی باید تعریف شه.