۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

آزادی وآگاهی‌


سین: آوین،چرا همیشه تو دعا‌هات میگی‌ "به امید ایرانی‌ آزاد و آگاه " تاکیدت رو کلمه "آگاه" واسه چیه؟

آوین: چون از بچگی‌ تو ایران بهمون همیشه یاد داده بودند "اگه آزادمون بگذارند جامعه مون دچار فساد میشه" پس واسه خاطر خودمون محدود مون میکنند...

بعد اومدم اینجا دیدم آدم‌ها آزادند ،جامعه هم دچار فساد نشده،بلکه بهشون در کنار آزادی آگاهی‌ هم داده شده.

در اینجا،به طور کلی‌ افراد آزادند،حالا این وسط شاید گروهی هم باشند که بخوان از این آزادی سو استفاده کنند،جامعه برای اون افراد حکم تعریف کرده بدون حذف آزادی اکثریت...

حالا در جامعه ما،

در اکثریت موارد برای رعایت حال اقلیت جامعه آزادی اکثریت حذف شده، مثلا:

در این هیچ شکی‌ نیست که گروهی از جامعه ما مذهبی‌ و محجبه و به حجاب اعتقاد دارند (نه صرفاً کسانی‌ که با حکومت موافق باشند) اما این افراد چند درصد جامعه را تشکیل میدهند؟

آیا درست است برای رعایت حال این گروه اقلیت آزادی اکثریت را حذف و بهشان حکم داد رعایت حال اقلیت را بکنند؟

اگر واقعا زنان ایرانی‌ به حجاب اعتقاد دارند،با انتخاب خود و بدون ذکر در قانون باید آن را میگذاشتند.

مثل همیشه "به امید ایرانی‌ آزاد و آگاه"


*پی‌نوشت: این پست رو خیلی‌ دوست داشتم: الله در زیر چادر

۱۳۸۹ خرداد ۳۱, دوشنبه

"سوسن خانوم"


از چند وقت پیش‌ها اسم ویدئو "سوسن خانوم" رو شنیده بودم،اما از اونجایی‌ که احساس کردم از این آهنگ‌های چرت و بازار گرم کنه،ندیدمش!

تا اینکه امروز دیدمش و چند تا ویدئو دیگه هم از همون گروه "بروبکس"، خوشم اومد از ابتکار و نبوغ شون تو ساختن کلیپ و میکس آهنگ ها...

ایران عجب استعداد‌هایی‌ داره که این‌ها یا باید برند خارج یا ایران با ترس کار کنند !
یکی‌ از دوستام که مربی‌ "رقص سالسا" هست ،یه سفر آمده بود ایران ،وقتی‌ برگشت میگفت: "آوین،من تو این مهمونی های ایرانی‌ رقاص‌هایی‌ بین دختر پسرهای ایرانی‌ دیدم که تو این سالهای عمرم تو ایتالیا ندیدم هیچ وقت!"

حالا اینجا می بینم یه بچه ۲ ساله ایتالیایی یه حرکت میکنه،میگن این بالرین می‌شه و میخوان استعدادشو پرورش بدند!


به امید روزی که هیچ ایرانی‌ به خاطر شرایط حکومت فرار نکنه،بلکه به انتخاب خودش بره سفر!

به امید آن روز

۱۳۸۹ خرداد ۲۹, شنبه

!!!!!!!




وقتی‌ راجع به بد حجابی و گشت و جریمه می‌خونم، نمیدونم بخندم یا گریه کنم!

میگیم احمدی و خامنه‌ای بد، اینایی که تو خیابون باتوم و قبض به دستند اینا کی‌ اند؟ از مردم نیستند؟

یه روزی بحثی‌ بود تو خونمون بین بابام و دوستاش ،که داشتند بحث میکردند سر اینکه انقلاب ایران کار انگلیس‌ها بود یا کار مردم،یکی‌ از دوست‌های بابام که تا اون لحظه ساکت بود ،یهوی شروع کرد به حرف زدن و گفت:

"آقا اشتباه مردم رو تقصیر دولت دیگه نندازید.اگر هم بشه یه تقصیر رو گردن دولت انگلیس انداخت،اون هم برمیگرده به زمانی‌ که تو ذهن (اکثریت)مردم ایران جا انداختند که باید حکومت دینی داشته باشند!"

الان میفهمم کاملا درست بود ...
وقتی‌ یه چیزی رو تو ذهن یک ملت جا انداختند،تغییرش سخته..
الان می‌تونم با خیال راحت بگم مردم زیادی با این دولت مخالفند،اما با اینکه دین از سیاست جدا باشه،شک دارم!

۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبه

انقلاب مردم از دید آقای علی‌ مطهری!
















آقای مطهری عزیز، برای همین هم بسیاری از زنان در تظاهرات قبل از انقلاب بی‌ حجاب بودند؟



آن زمان که آزادی انتخاب بود،آن که می‌خواست میگذاشت آن که نه, نمیگذاشت،پس برای چه بدون حجاب در تظاهرات شرکت میکردند؟

گرچه بسیار تلاش شده این عکس‌ها پاک شوند،اما هنوز چند تایی‌ مانده اند،و گذشته از آن پدران و مادران ما خود بهترین روایت گر آن دوران هستند.



راستی‌،آقای مطهری چرا از خود مردم نمی‌‌پرسید برای چه انقلاب کردند؟



آقای مطهری عزیز،لطفا از این به بعد اگر خواستید از حق مردم دفاع کنید،جور دیگه‌ای دفاع کنید..اگر هم واقعأ مردم برایتان مهم اند و خواستید بدانید‌ مردم برای چه انقلاب کردند از خودشان بپرسید
!

۱۳۸۹ خرداد ۲۵, سه‌شنبه

دوران مدرسه در ایران


این بلاگ را امروز دیدم،چقدر پست هاش رو دوست داشتم،منو یاد دوران مدرسه تو ایران انداخت،وقتی‌:

ناظممون میومد ابرو و پشت لبمونو نگاه میکرد که بر نداشته باشیم! و ما از خودمون می‌‌پرسیدیم اگه باید پشت لبمون مو داشته باشه،خوب یهویی خدا بهمون سبیل میداد!
وقتی‌ ناخونا مونو نگاه میکردند که بلند نباشند!

وقتی‌ مقنعه هامونو می‌گفتند در بیاریم که کسی‌ موهاشو رنگ نکرده باشه،و ما فکر میکردیم چه دردی،حتا زیر مقنعه هم ما راحت نیستیم!

...
...

انگار باید زشت می‌بودیم...روزهایی که "زشت به نظر رسیدن نشانی از نجابت بود"

ما رنجیدیم اما سکوت کردیم،اقلیتی اعتراض کردند و توبیخ شدند و از نگاه ما همان اقلیت‌ها "قرتی" به نظر آمدند ...

دلمان را خوش کردیم،اینها فوقش در مدرسه و ادارات دولتی میتوانند ما را زیر ذره بین بگذارند ما در خیابان و خانه خود راحتیم....

غافل از آن که شاید روزی آزادی مان را حتا در خیابان و خانه‌های مان هم بگیرند...!

۱۳۸۹ خرداد ۱۶, یکشنبه

اسلام و حقوق زن و مرد


بعد از ۲۲ سال زندگی‌ در ایران و ۴ سال زندگی‌ در رم عقیده‌ام بر این شده که:

"دین شخصی‌ است و اصل دموکراسی یعنی‌ این که افراد آزادانه دین و عقایدشان را تعریف کنند"

پس با این اعتقاد گرچه شخصاً به دین اعتقادی ندارم،اما برای همه ادیان از جمله اسلام و مسلمان‌های کشور خودم احترام قائل هستم..

اما وقتی‌ یک دوست ایتالیایی از من به عنوان دختری که در یک کشور مسلمان بزرگ شده می‌پرسه:

چرا در دین اسلام دیه تو به عنوان یک زن نصف مرد هست ؟

چه‌جوری باید از اسلام دفاع کنم؟ بگم که آری،از نظر اسلام من به عنوان یک زن کمتر هستم؟