۱۳۸۹ خرداد ۲, یکشنبه

از این ور و آن ور


*احساس خوبی‌ ندارم..گرچه به هر کی‌ میرسم سعی‌ می‌کنم همه چی‌ خوب و عادی به نظر برسه..و میگم "خوبم" .

*این روزها زیاد غذا میخورم..یا بین روز تنقلات الکی‌...احساس می‌کنم با خوردن می‌خوام غم هامو فراموش کنم یا برای لحظه‌ای فکرم رو منحرف کنم...

*احساس می‌کنم یه چیزی رو ازم گرفتند ...

وقتی‌ به این ۴ سال فکر می‌کنم،میبینم هیچ وقت ایتالیا رو خونه خودم ندونستم،همیشه فکر کردم یه "مسافرم" ...

این جمله سوسن کوری رو تو مصاحبه اش با فریدون فرّخ زاد هیچ وقت فراموش نمیکنم که گفت :

"تا ۱۰ سال چمدونم رو آماده داشتم و فکر می‌کردم هر لحظه اتفاقی‌ می‌افته که بر می‌گردم.."

از بعد از جریانات انتخابات سال بیشتر از قبل ایرانی‌‌هایی‌ که به واسطه انقلاب مجبور به ترک خاک وطن شدند درک می‌کنم...

*از ایران خبر میرسه خیلی از دوستام در فکر رفتن هستند ..یکی‌ لاتاری برده،یکی‌ میره واس درس،یکی‌ واس زندگی‌...نمیدونم خوشحال بشم یا غمگین؟


یاد داستان معروف اسکندر میفتم :

میگویند اسکندر قبل از حمله به ایران درمانده و مستأصل بود. از خود میپرسید که چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیشتر میفهمند حکومت کنم؟یکی از مشاوران میگوید: «کتابهایشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند».

اما ظاهراً یکی دیگر از مشاوران (به قول برخی، ارسطو) پاسخ میدهد:

«نیازی به چنین کاری نیست. از میان مردم آن سرزمین، آنها را که نمیفهمند و کم سوادند، به کارهای بزرگ بگمار. آنها که میفهمند و باسوادند، به کارهای کوچک و پست بگمار. بی سوادها و نفهم ها همیشه شکرگزار تو خواهند بود و هیچگاه توانایی طغیان نخواهند داشت. فهمیده ها و با سوادها هم یا به سرزمینهای دیگر کوچ میکنند یا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشه ای از آن سرزمین در انزوا سپری خواهند کرد...».

پروردگارا نگه دار سرزمینم ایران باش...

۳ نظر:

  1. شرح حال این روزهای ماست... چقدر تلخ بود این پستت...

    پاسخحذف
  2. امروز ما به دست خودمون كاري رو كرديم كه دشمنان بايد انجام مي دادند...كوتوله هاي سياسي اين مملكت رو نابود كردند و دادرسي نيست

    پاسخحذف
  3. سلام!
    می دانم چقدر دوری از وطن برایتان سخت است و می دانم از اینکه ما در حال حاضر چه رنج هایی می کشیم ناراحت می شوید. این کشور را می خواهند نابود کنند و معلوم هم نیست چرا. آیای چند روز بیشتر ماندن در این دنیا ارزش این همه خلق درد و رنج را دارد؟

    پاسخحذف